دنیایاقتصاد- حسین تقینژاد : از حدود ۲۶۰۰سال پیش از میلاد مسیح، از آهک بهعنوان ماده اصلی در ساختوساز معابد استفاده میشد. با گذشت زمان، رومیان توانستند به مادهای به نام پوزولان دست یابند. از ترکیب پوزولان با آهک و سپس افزودن آب به آن، ملاتی به دست میآمد که پس از خشکشدن نسبت به هوا و آب مقاوم بود. در آن زمان به مادهای که از مخلوطشدن پوزولان و آهک ایجاد میشد، سیمان (Cement) میگفتند.
بناهای ساختمانی بهجامانده از ایران کهن نشاندهنده قدمت بهکارگیری آهک و ساروج توسط ایرانیان در ساختوساز است. امّا نحوه ورود و بهکارگیری سیمان به ایران، به شکل فعلی آن، توسط افراد خارجی صورت گرفت؛ خارجیهایی که با کمک سیمان به ساخت کلیسا و ساختمانهای بندری میپرداختند. با توسعه کشور و ساخت زیربناهای حملونقل مانند پلها و ساختمانهای راهآهن، نیاز کشور به سیمان افزایش یافت. این نیاز از طریق واردات تامین میشد؛ تا جایی که ایران چهارمین واردکننده بزرگ سیمان لقب گرفته بود. با افزایش نیاز به سیمان در کشور، در سال 1307 پروژه راهاندازی کارخانه سیمان در داخل کشور کلید خورد. نهایتاً در تاریخ 8 دی 1312 شرکت سیمان ری با ظرفیت تولید 100تن سیمان در روز به بهرهبرداری رسید. نیاز به سیمان همچنان در کشور احساس میشد و این کارخانه توانایی تامین نیاز داخل را نداشت، ازاینرو در سال 1316 دومین خط تولید شرکت به ظرفیت 200تن در روز به بهرهبرداری رسید.
شرکت سیمان تهران یکی از قدیمیترین شرکتهای سیمانی ایران است که با سرمایه 85میلیون ریال، در سال 1333 به ثبت رسید. این شرکت تاکنون از 9خط تولید بهرهبرداری کرده است. خط تولید شمارهیک سیمان تهران با ظرفیت تولید روزانه 300تن سیمان، در سال 1335 به بهرهبرداری رسید. شرکت سیمان تهران در حال حاضر با چهار خط تولید فعال (خطوط 4، 6، 8 و 9) و یکخط نیمهفعال (خط شماره 7) مشغول تولید است. سایر خطوط شرکت به دلیل فرسودگی و نداشتن توجیه اقتصادی، از مدار تولید خارج شدهاند. یکخط تولید شرکت (خط شماره3) به تولید سیمان حفاری اختصاص یافته است که در صورت لزوم میتواند نیاز مشتریان را تامین کند. با بررسی ظرفیت اسمی شرکت در سال 1401 به اعداد 3میلیون و 850هزار تن کلینکر و 4میلیون و 500هزار تن سیمان در سال میرسیم. سیمان تهران حدود 5درصد از کل ظرفیت تولید سیمان کشور را به خود اختصاص داده است.
سهامداران
عمده سهام سیمان تهران با بیش از 51درصد مالکیت در اختیار بنیاد مستضعفان است که از طریق شرکت صنایع معدنی پارس این مالکیت را داراست.
با بررسی روند پنجساله تولید و فروش، شاهد رشد میزان تولید و فروش طی سالهای اخیر هستیم. با چشمپوشی از مقادیر جزئی، میتوان بیان کرد که میزان تولید و فروش شرکت یکسان است. یکی از دلایل برابری تولید و فروش را میتوان فقدان قابلیت انبار کردن محصول سیمان دانست. شرکت در چهارماه نخست سال 1401 توانسته است 35درصد از کل میزان فروش سال 1400 را پوشش دهد. با توجه به اینکه عمده تقاضای سیمان در فصل تابستان است، میتوان به ادامه روند فروش فعلی امیدوار بود.
سیمان بهخاطر ویژگی وزن زیاد در مقابل قیمت پایین، پتانسیل جابهجایی در مسافتهای طولانی را ندارد. حمل سیمان در فواصلی بیش از 100 تا 150کیلومتر صرفه اقتصادی ندارد. شرکت سیمان تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود که فاصله زیادی با مرزهای کشور دارد، امکان صادرات به کشورهای همجوار را از دست داده است.
البته این موضوع نکتهای منفی تلقی نمیشود و پتانسیل فروش شرکت در داخل کشور وجود دارد. رقابت برای خرید محصول شرکت سیمان تهران در بورسکالا دیده میشود و از این نظر نگرانی در خصوص فروش شرکت وجود ندارد.
پس از خارجشدن وضعیت تعیین نرخ سیمان از حالت دستوری و ایجاد فضای رقابتی بین عرضه و تقاضا در بورسکالا، شاهد افزایش نرخ محصول سیمان در سالهای 1400 و 1401 بودیم. آخرین نرخ فروش سیمان تهران برای سیمان تیپ2 در بورس کالا، رقم 786هزار تومان بهازای هر تن ثبت شده است. میانگین نرخ فروش شرکت در چهارماه ابتدایی سال 1401، مبلغ 660هزار تومان به ازای هر تن گزارش شده است. مبلغ فروش شرکت طی سالهای اخیر، بهخصوص سال 1400، تحت دو عامل افزایش میزان و نرخ فروش، رشد چشمگیری داشته است. در مقایسه سال 1400 با سال 1399، درآمدهای شرکت 80درصد و بهای تمامشده شرکت 74درصد رشد نشان میدهد. شرکت سیمان تهران در چهارماه نخست سالجاری، 614میلیارد تومان فروش داشته است. این مبلغ، 43درصد از کل فروش یکهزار و 428میلیارد تومانی سال گذشته را پوشش میدهد. همچنین نسبت به چهارماه نخست سال 1400، 66درصد افزایش یافته است.
طبق بررسی صورتگرفته در سالهای اخیر، بهای تمامشده، 60درصد از درآمد شرکت را شامل میشود. ازاینرو تحلیل بهای تمامشده شرکت اهمیت پیدا میکند. ترکیب بهای تمامشده سیمان تهران حاکی از آن است که عمده این هزینه در قسمت سربار اتفاق میافتد. حدود 65 تا 70درصد از کل بهای تمامشده را سربار تشکیل میدهد. همچنین با بررسی دقیقتر، متوجه میشویم که عمده هزینه سربار در دو قسمت هزینه حقوق و دستمزد و هزینه انرژی اتفاق میافتد. با افزایش نرخ انرژی در اواخر سال 1400، بهای تمامشده شرکت افزایش یافت. اگرچه افزایش بهای تمامشده با افزایش نرخ فروش سیمان در سالجاری تا حد زیادی جبران شد و اثر منفی بر سودآوری شرکت نداشت.
با توجه به حکمفرمایی تورم در کشور، برای بررسی دقیقتر شرکت و مقایسه عملکرد سالهای اخیر آن بهتر است از نسبتهای مالی کمک بگیریم. در اینجا نسبتهای سودآوری و به طور خاص دو نسبت حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص را مورد ارزیابی قرار دادیم. حاشیه سود ناخالص میگوید که شرکت پس از کسر هزینههای تولید از درآمد، چند درصد سود ساخته است. حاشیه سود خالص نیز مانند حاشیه سود ناخالص عمل میکند؛ با این تفاوت که درصد سود ساختهشده توسط شرکت، پس از کسر تمامی هزینهها را مدنظر قرار میدهد. روند حاشیه سود ناخالص شرکت در پنجسال اخیر صعودی بوده و در سال گذشته به سطح مناسب 40درصد رسیده است؛ به این معنی که اگر شرکت 100میلیارد در سال فروش داشته باشد، 60 میلیارد آن صرف ساخت سیمان و 40میلیارد دیگر آن بهعنوان سود ناخالص شناسایی میشود. حاشیه سود خالص شرکت افتوخیزی را در مسیر روبهرشد خود تجربه کرده؛ تا جایی که حتی در سال 1397 شاهد نسبت منفی 5درصدی بودهایم و شرکت متحمل زیان شده است. با بررسی دقیقتر صورتهای مالی سال 1397 متوجه کاهش چشمگیر درآمدهای غیرعملیاتی شرکت در مقایسه با سالهای 1396 و 1398 میشویم. با کاهش سایر درآمدهای غیرعملیاتی، شرکت نتوانسته است هزینههای مالی خود را پوشش دهد و وارد منطقه زیان شده است. در دو سال اخیر شرکت توانسته است سطح درآمدهای غیرعملیاتی خود را در محدوده مناسبی حفظ کند و در کنار آن اقدام به تسویه وامهای دریافتی و کاهش هزینههای مالی کرده است. بهواسطه دو عامل بالا در کنار تعیین نرخ فروش براساس عرضه و تقاضا شاهد بهبود عملکرد شرکت در دو سال اخیر بودهایم.
تا اینجا به بررسی عملکرد شرکت در سالهای گذشته و ابتدای سالجاری پرداختیم. اگر شرکت روند فعلی خود را حفظ کند، میتواند یکی از گزینههای جذاب برای سرمایهگذاران ارزشی قلمداد شود. در ادامه قصد داریم با پیشبینی عملکرد شرکت در دوسال مالی، برآوردی از سودآوری و ارزش شرکت به دست آوریم. ابتدا به بررسی مفروضات تحلیل بپردازیم، سپس پیشبینی صورت سود و زیان و همچنین سود هر سهم را انجام دهیم.
تورم کشور برای سالهای 1401 و 1402 به ترتیب 40 و 35درصد در نظر گرفته شده است که با توجه به سیاستهای انقباضی دولت این نرخها را در نظر گرفتهایم. دلار نیمایی در زمان تحلیل در قیمت 26هزار و 510تومان معامله میشود. با همین فرض ثبات قیمت فعلی را برای میانگین نرخ دلار نیمایی در ادامه سال لحاظ کردیم. نرخ دستمزد همانطور که پیشتر بررسی کردیم، تاثیر مهمی بر بهای تمامشده شرکت دارد و طبق تصویب وزارت کار و رفاه، افزایش حداقل 50درصدی را در سال فعلی داشتیم. ولی به نظر میرسد با توجه به کاهش تورم در سالجاری و همچنین حواشی پیشآمده برای افزایش دستمزد سال 1401، درصد افزایش دستمزد در سال آینده کاهش یابد. همچنین عامل موثر دیگر در تعیین بهای تمامشده، بهای انرژی شرکت است. نرخ گاز سوخت اعلامشده توسط وزارت صمت معادل 10درصد نرخ گاز پتروشیمیها تعیین شده است. ازآنجاکه سقف نرخ گاز پتروشیمیها 5هزار تومان در نظر گرفته شده است، در مفروضات تحلیل نرخ گاز سیمان را معادل 500تومان قرار دادیم.
نرخ فروش سیمان را طبق گزارشهای ماهانه شرکت در سالجاری و همچنین نرخ دلار نیما در هر ماه، به صورت دلاری محاسبه کردیم و میانگین سهماهه آن در مفروضات لحاظ شده است. آخرین نرخ فروش شرکت در بورسکالا نیز 660هزار تومان به ازای هر تن ثبت شده است.
با مفروضات بالا برای سالهای مالی 1401 و 1402 به ترتیب به سود خالص 690میلیارد تومان و 980میلیارد تومان رسیدیم.
به عبارتی دیگر انتظار داریم شرکت به ازای هر سهم سودی (EPS) معادل 3726ریال برای سال 1401 و 5290ریال برای سال 1402 شناسایی کند. با توجه به قیمت فعلی سهم که در تاریخ تحلیل در محدوده 26هزار ریال معامله میشود، برای سالهای 1401 و 1402 به نسبت P/ E 6/98 و 4/92 واحد میرسیم.
M.gh.
منبع خبر:
دنیای اقتصاد